مرگ آنها را به هم نزدیک کرد. زندگی می تواند آنها را از هم جدا کند.
الیز نفرین شده است. هر بار که کسی را لمس می کند، نحوه مرگ او را تجربه می کند.
و هنگامی که او مرگ برادرش را پیشبینی میکند، اما نمیتواند از مرگ برادرش جلوگیری کند، الیز ناامید است تا از هدیه وحشتناک خود فرار کند،
سپس با کلیر، خون آشامی که وظیفه دارد به الیز کمک کند تا بر قدرتهای کمیاب خود مسلط شود
– و او را به عضویت سازمان مخفی درآورد. مصمم است به هر قیمتی از دنیای ماوراء الطبیعه محافظت کند.
در ابتدا، الیز تمایلی به کار با یک خون آشام ندارد، اما زمانی که قتل قریب الوقوع یک معلم را پیش بینی می کند، مصمم است که مرگ خشونت آمیز را متوقف کند.
همانطور که الیز و کلر نزدیکتر می شوند، الیز شروع به تعجب می کند – آیا واقعاً می تواند به کسی که وظیفه دارد وفاداری او را تضمین کند اعتماد کند؟
کسی که به این راحتی می توانست او را بکشد؟ کسی که ممکن است کلید کشف مرگ مرموز برادرش را در دست داشته باشد؟
نقد و بررسیها
پاککردن فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.