در سایه جنگ، عشق ممکن است بزرگترین دشمن او باشد…
نایلریا همیشه در سایه از دست دادن زندگی میکرده و تنها دوست دوران کودکیاش برای روشن کردن روزهایش زندگی میکرد.
اما وقتی یک قدرت باستانی در درون او کشف می شود، همه چیز تغییر می کند. خانواده او در اثر تراژدی از هم پاشیده می شود و او وارد درگیری می شود که قرن ها بین انسان ها و دیوانگان دود می کند.
پادشاه تادئوس، یک فرمانروای انسانی که از جنگ بیپایان بر ضد فائهها سخت شده است، به دنبال محافظت از پادشاهی خود به هر قیمتی است.
وقتی او جادوی خفته نایلریا را کشف می کند، می داند که این می تواند کلید بقای مردمش باشد. اما هر چه نایلریا به پادشاه نزدیکتر میشود،
بیشتر متوجه میشود که بزرگترین خطر او ممکن است جرقه یا ناخوشایندی نباشد، بلکه احساساتی باشد که او در درون او ایجاد میکند.
همانطور که حجاب بین قلمروها نازک تر می شود، نایلریا باید مسیری پر از خطر را طی کند، جایی که اعتماد یک تجمل است و عشق می تواند خطرناک ترین سلاح باشد.
او که بین وظیفه و میل دوخته شده است، باید تصمیم بگیرد که چه چیزی حاضرند قربانی کنند – برای مردمش، برای او، و برای آینده ای که در تعادل است.
by
نقد و بررسیها
پاککردن فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.